پایگاه بسیج شهید سعادت صادقی آذرخواران

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «چهل حدیث از ائمه اطهار(ع)» ثبت شده است


40 حدیث از امام زمان (عج)


إنَّهُ لَیْسَ بَیْنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بَیْنَ اَحَد قَرابَهٌ، وَ مَنْ انْکَرَنی فَلَیْسَ مِنّی، وَ سَبیلُهُ سَبیلُ ابْنِ نُوح / بین خداوند و هیچ یک از بندگانش، خویشاوندی وجود ندارد - و برای هرکس به اندازه اعمال و نیّات او پاداش داده می شود - هرکس مرا انکار نماید از (شیعیان و دوستان) ما نیست و سرنوشت او همچون فرزند حضرت نوح (علیه السلام) خواهد بود.

1-
قال الإمام المهدی، صاحب العصر و الزّمان (علیه السلام و عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) : 
الَّذی یَجِبُ عَلَیْکُمْ وَ لَکُمْ انْ تَقُولُوا: إنّا قُدْوَهٌ وَ ائِمَّهٌ وَ خُلَفاءُ اللهِ فی ارْضِهِ، وَ اُمَناوُهُ عَلی خَلْقِهِ، وَ حُجَجُهُ فی بِلادِهِ، نَعْرِفُ الْحَلالَ وَ الْحَرامَ، وَ نَعْرِفُ تَاْویلَ الْکِتابِ وَ فَصْلَ الْخِطابِ.([1]) 
امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) فرمود: بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود که معتقد باشید بر این که ما اهل بیت رسالت، محور و اساس امور، پیشوایان هدایت و خلیفه خداوند متعال در زمین هستیم
همچنین ما امین خداوند بر بندگانش و حجّت او در جامعه می باشیم، حلال و حرام را می شناسیم، تاویل و تفسیر آیات قرآن را عارف و آشنا هستیم

2-
قالَ (علیه السلام) : انَا خاتَمُ الاْوْصِیاءِ، بی یَدْفَعُ الْبَلاءُ عَنْ اهْلی وَ شیعَتی.([2]) 
فرمود: من آخرین وصیّ پیغمبر خدا هستم به وسیله من بلاها و فتنه ها از آشنایان و شیعیانم دفع و برطرف خواهد شد

3-
قالَ (علیه السلام) : امَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَهُ فَارْجِعُوا فیها إلی رُواهِ حَدیثِنا (احادیثِنا)، فَإنَّهُمْ حُجَّتی عَلَیْکُمْ وَ انَا حُجَّهُ اللهِ عَلَیْکُمْ.([3]) 
فرمود: جهت حلّ مشکلات در حوادث - امور سیاسی، عبادی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی، اجتماعی و... - به راویان حدیث و فقهاء مراجعه کنید که آن ها در زمان غیبت خلیفه و حجّت من بر شما هستند و من حجّت خداوند بر آن ها می باشم

4-
قالَ (علیه السلام) : الحَقُّ مَعَنا، فَلَنْ یُوحِشَنا مَنْ قَعَدَعَنّا، وَ نَحْنُ صَنائِعُ رَبِّنا، وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنائِعِنا.([4]) 
فرمود: حقانیّت و واقعیّت با ما اهل بیت رسول الله صلّی الله علیه وآله وسلّم می باشد و کناره گیری عدّه ای، از ما هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد، چرا که ما دست پروره های نیکوی پروردگار می باشیم; و دیگر مخلوقین خداوند، دست پرورده های ما خواهند بود

5-
قالَ (علیه السلام) : إنَّ الْجَنَّهَ لا حَمْلَ فیها لِلنِّساءِ وَ لا وِلادَهَ، فَإذَا اشْتَهی مُوْمِنٌ وَلَداً خَلَقَهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِغَیرِ حَمْل وَ لا وِلادَه عَلَی الصُّورَهِ الَّتی یُریدُ کَما خَلَقَ آدَمَ (علیه السلام) عِبْرَهً.([5]) 
فرمود: همانا بهشت جایگاهی است که در آن آبستن شدن و زایمان برای زنان نخواهد بود، پس هرگاه مومنی آرزوی فرزند نماید، خداوند متعال بدون جریان حمل و زایمان، فرزند دلخواهش را به او می دهد همان طوری که حضرت آدم (علیه السلام) را آفرید

6-
قالَ (علیه السلام) : لا یُنازِعُنا مَوْضِعَهُ إلاّ ظالِمٌ آثِمٌ، وَ لا یَدَّعیهِ إلاّ جاحِدٌ کافِرٌ.([6]) 
فرمود: کسی با ما، در رابطه با مقام ولایت و امامت مشاجره و منازعه نمی کند مگر آن که ستمگر و معصیت کار باشد، همچنین کسی مدّعی ولایت و خلافت نمی شود مگر کسی که منکر و کافر باشد

7-
قالَ (علیه السلام) : إنَّ الْحَقَّ مَعَنا وَ فینا، لا یَقُولُ ذلِکَ سِوانا إلاّ کَذّابٌ مُفْتَر، وَ لا یَدَّعیهِ غَیْرُنا إلاّ ضالٌّ غَویٌّ.([7]) 
فرمود: حقیقت - در همه موارد و امور - با ما و در بین ما اهل بیت عصمت و طهارت خواهد بود و چنین سخنی را هر فردی غیر از ما بگوید دروغ گو و مفتری می باشد; و کسی غیر از ما آن را ادّعا نمی کند مگر آن که گمراه باشد

8-
قالَ (علیه السلام) : ابَی اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْحَقِّ إلاّ إتْماماً وَ لِلْباطِلِ إلاّ زَهُوقاً.([8]) 
فرمود: همانا خداوند متعال، إباء و امتناع دارد نسبت به حقّ مگر آن که به إتمام و کمال برسد و باطل، نابود و مضمحل گردد

9-
قالَ (علیه السلام) : إنَّهُ لَمْ یَکُنْ لاِحَد مِنْ آبائی إلاّ وَ قَدْ وَقَعَتْ فی عُنُقِه بَیْعَهٌ لِطاغُوتِ زَمانِهِ، و إنّی اخْرُجُ حینَ اخْرُجُ وَ لا بَیْعَهَ لاِحَد مِنَ الطَّواغیتِ فی عُنُقی.([9]) 
فرمود: همانا پدران من (ائمّه و اوصیاء علیهم السّلام)، بیعت حاکم و طاغوت زمانشان، بر ذمّه آن ها بود; ولی من در هنگامی ظهور و خروج نمایم که هیچ طاغوتی بر من منّت و بیعتی نخواهد داشت

10-
قالَ (علیه السلام) : انَا الَّذی اخْرُجُ بِهذَا السَیْفِ فَامْلاَالاَْرْضَ عَدْلا وَ قِسْطاً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً.([10]) 
فرمود: من آن کسی هستم که در آخر زمان با این شمشیر - ذوالفقار - ظهور و خروج می کنم و زمین را پر از عدل و داد می نمایم همان گونه که پر از ظلم و جور شده است

11-
قالَ (علیه السلام) : اِتَّقُوا اللهُ وَ سَلِّمُوا لَنا، وَ رُدُّوا الاْمْرَ إلَیْنا، فَعَلَیْنا الاْصْدارُ کَما کانَ مِنَّا الاْیراُ، وَ لا تَحاوَلُوا کَشْفَ ما غُطِّیَ عَنْکُمْ.([11]) 
فرمود: از خدا بترسید و تسلیم ما باشید، و امور خود را به ما واگذار کنید، چون وظیفه ما است که شما را بی نیاز و سیراب نمائیم همان طوری که ورود شما بر چشمه معرفت به وسیله ما می باشد; و سعی نمائید به دنبال کشف آنچه از شما پنهان شده است نباشید

12-
قالَ (علیه السلام) : امّا امْوالُکُمْ فَلا نَقْبَلُها إلاّ لِتُطَهِّرُوا، فَمَنْ شاءَ فَلْیَصِلْ، وَ مَنْ شاءَ فَلْیَقْطَعْ.([12]) 
فرمود: اموال - خمس و زکوت - شما را جهت تطهیر و تزکیه زندگی و ثروتتان می پذیریم، پس هر که مایل بود بپردازد، و هر که مایل نبود نپردازد

13-
قالَ (علیه السلام) : إنّا نُحیطُ عِلْماً بِانْبائِکُمْ، وَ لا یَعْزُبُ عَنّا شَیْیءٌ مِنْ اخْبارِکُمْ.([13]) 
فرمود: ما بر تمامی احوال و اخبار شما آگاه و آشنائیم و چیزی از شما نزد ما پنهان نیست

14-
قالَ (علیه السلام) : مَنْ کانَتْ لَهُ إلَی اللهِ حاجَهٌ فَلْیَغْتَسِلْ لَیْلَهَ الْجُمُعَهِ بَعْدَ نِصْفِ اللَّیْلِ وَ یَاْتِ مُصَلاّهُ.([14]) 
فرمود: هر که خواسته ای و حاجتی از پیشگاه خداوند متعال دارد بعد از نیمه شب جمعه غسل کند و جهت مناجات و راز و نیاز با خداوند، در جایگاه نمازش قرار گیرد

15-
قالَ (علیه السلام) : یَابْنَ الْمَهْزِیارِ! لَوْلاَ اسْتِغْفارُ بَعْضِکُمْ لِبَعْض، لَهَلَکَ مَنْ عَلَیْها، إلاّ خَواصَّ الشّیعَهِ الَّتی تَشْبَهُ اقْوالُهُمْ افْعالَهُمْ.([15]) 
فرمود: اگر طلب مغفرت و آمرزش بعضی شماها برای همدیگر نبود، هرکس روی زمین بود هلاک می گردید، مگر آن شیعیان خاصّی که گفتارشان با کردارشان یکی است

16-
قالَ (علیه السلام) : وَامّا قَوْلُ مَنْ قالَ: إنَّ الْحُسَیْنَ (علیه السلام) لَمْ یَمُتْ فَکُفْرٌ وَ تَکْذیبٌ وَ ضَلالٌ.([16]) 
فرمود: و امّا کسانی که معتقد باشند حسین (علیه السلام) زنده است و وفات نکرده، کفر و تکذیب و گمراهی است

17-
قالَ (علیه السلام) : مِنْ فَضْلِهِ، انَّ الرَّجُلَ یَنْسَی التَّسْبیحَ وَ یُدیرُا السَّبْحَهَ، فَیُکْتَبُ لَهُ التَّسْبیحُ.([17]) 
فرمود: از فضائل تربت حضرت سیّدالشّهداء (علیه السلام) آن است که چنانچه تسبیح تربت حضرت در دست گرفته شود ثواب تسبیح و ذکر را دارد، گرچه دعائی هم خوانده نشود

18-
قالَ (علیه السلام) : فیمَنْ افْطَرَ یَوْماً مِنْ شَهْرِ رَمَضان مُتَعَمِّداً بِجِماع مُحَرَّم اَوْ طَعام مُحَرَّم عَلَیْهِ: إنَّ عَلَیْهِ ثَلاثُ کَفّارات.([18]) 
فرمود: کسی که روزه ماه رمضان را عمداً با چیز یا کار حرامی افطار - و باطل - نماید، (غیر از قضای روزه نیز) هر سه نوع کفّاره (60 روزه، اطعام 60 مسکین، آزادی یک بنده) بر او واجب می شود

19-
قالَ (علیه السلام) : الا اُبَشِّرُکَ فِی الْعِطاسِ؟ قُلْتُ: بَلی، فَقالَ: هُوَ امانٌ مِنَ الْمَوْتِ ثَلاثَهَ ایّام.([19]) 
نسیم خادم گوید: در حضور حضرت عطسه کردم، فرمود: می خواهی تو را بر فوائد عطسه بشارت دهم؟ 
عرض کردم: بلی
فرمود: عطسه، انسان را تا سه روز از مرگ نجات می بخشد

20-
قالَ (علیه السلام) : مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ سَمّانی فی مَحْفِل مِنَ النّاسِ
(
وَ قالَ (علیه السلام) :) مَنْ سَمّانی فی مَجْمَع مِنَ النّاسِ فَعَلَیْهِ لَعْنَهُ اللهِ.([20]) 
فرمود: ملعون و مغضوب است کسی که نام اصلی مرا در جائی بیان کند
و نیز فرمود: هر که نام اصلی مرا در جمع مردم بر زبان آورد، بر او لعنت و غضب خداوند می باشد

21-
قالَ (علیه السلام): یَعْمَلُ کُلُّ امْرِیء مِنْکُمْ ما یَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنا، وَ لْیَتَجَنَّب ما یُدْنیهِ مِنْ کَراهیَّتِنا وَ سَخَطِنا، فَاِنَّ امْرَءاً یَبْغَتُهُ فُجْاهٌ حینَ لا تَنْفَعُهُ تَوْبَهٌ، وَ لا یُنْجیهِ مِنْ عِقابِنا نَدَمٌ عَلی حُوبَه.([21]) 
فرمود: هر یک از شما باید عملی را انجام دهد که سبب نزدیکی به ما و جذب محبّت ما گردد; و باید دوری کند از کرداری که ما نسبت به آن، ناخوشایند و خشمناک می باشیم، پس چه بسا شخصی در لحظه ای توبه کند که دیگر به حال او سودی ندارد و نیز او را از عِقاب و عذاب الهی نجات نمی بخشد

22-
قالَ (علیه السلام) : إنَّ الاْرْضَ تَضِجُّ إلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ بَوْلِ الاْغْلَفِ ارْبَعینَ صَباحاً.([22]) 
فرمود: زمین تا چهل روز از ادرار کسی که ختنه نشده است ناله می کند

23-
قالَ (علیه السلام) : سَجْدَهُ الشُّکْرِ مِنْ الْزَمِ السُّنَنِ وَ اوْجَبِها.([23]) 
فرمود: سجده شکر پس از هر نماز از بهترین و ضروری ترین سنّتها است

24-
قالَ (علیه السلام) : إنّی لاَمانٌ لاِهْلِ الاْرْضِ، کَما انَّ النُّجُومَ امانٌ لاِهْلِ السَّماءِ.([24]) 
فرمود: به درستی که من سبب آسایش و امنیّت برای موجودات زمینی هستم، همان طوری که ستاره ها برای اهل آسمان امان هستند

25-
قالَ (علیه السلام) : قُلُوبُنا اَوْعِیَهٌ لِمَشیَّهِ اللهِ، فَإذا شاءَ شِئْنا.([25]) 
فرمود: قلوب ما ظرف هائی است برای مشیّت و اراده الهی، پس هرگاه او بخواهد ما نیز می خواهیم

26-
قالَ (علیه السلام) : إنَّ اللهَ مَعَنا، فَلا فاقَهَ بِنا إلی غَیْرِهِ، وَالْحَقُّ مَعَنا فَلَنْ یُوحِشَنا مَنْ قَعَدَ عَنّا.([26])
فرمود: خدا با ما است و نیازی به دیگران نداریم; و حقّ با ما است و هر که از ما روی گرداند باکی نداریم

27-
قالَ (علیه السلام) : ما اُرْغَمَ انْفَ الشَّیْطانِ بِشَیْیء مِثُلِ الصَّلاهِ.([27]) 
فرمود: هیچ چیزی و عملی همانند نماز، بینی شیطان را به خاک ذلّت نمی مالد و او را ذلیل نمی کند

28-
قالَ (علیه السلام) : لا یَحِلُّ لاِحَد انْ یَتَصَرَّفَ فی مالِ غَیْرِهِ بِغَیْرِ إذْنِهِ.([28]) 
فرمود: برای هیچکس جائز نیست که در اموال و چیزهای دیگران تصرّف نماید مگر با اذن و اجازه صاحب و مالک آن

29-
قالَ (علیه السلام) : فَضْلُ الدُّعاءِ وَ التَّسْبیحِ بَعْدَ الْفَرائِضِ عَلَی الدُّعاءِ بِعَقیبِ النَّوافِلِ کَفَضْلِ الْفَرائِضِ عَلَی النَّوافِلِ.([29]) 
فرمود: فضیلت تعقیب دعا و تسبیح بعد از نمازهای واجب نسبت به بعد از نمازهای مستحبّی همانند فضیلت نماز واجب بر نماز مستحبّ می باشد

30-
قالَ (علیه السلام) : افْضَلُ اوْقاتِها صَدْرُا النَّهارِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَهِ.([30]) 
فرمود: (برای انجام نماز جعفر طیّار) بهترین و با فضیلت ترین اوقات پیش از ظهر روز جمعه خواهد بود

31-
قالَ (علیه السلام) : مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ اخَّرَ الْغَداهَ إلی انْ تَنْقَضِی النُّجُومُ.([31]) 
فرمود: ملعون و نفرین شده است آن کسی که نماز صبح را عمداً تاخیر بیندازد تا موقعی که ستارگان ناپدید شوند

32-
قالَ (علیه السلام) : إنَّ اللهَ قَنَعَنا بِعَوائِدِ إحْسانِهِ وَ فَوائِدِ اِمْتِنانِهِ.([32]) 
فرمود: همانا خداوند متعال، ما اهل بیت را به وسیله احسان و نعمت هایش قانع و خودکفا گردانده است

33-
قالَ (علیه السلام) : إنَّهُ لَیْسَ بَیْنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بَیْنَ اَحَد قَرابَهٌ، وَ مَنْ انْکَرَنی فَلَیْسَ مِنّی، وَ سَبیلُهُ سَبیلُ ابْنِ نُوح.([33]) 
فرمود: بین خداوند و هیچ یک از بندگانش، خویشاوندی وجود ندارد - و برای هرکس به اندازه اعمال و نیّات او پاداش داده می شود - هرکس مرا انکار نماید از (شیعیان و دوستان) ما نیست و سرنوشت او همچون فرزند حضرت نوح (علیه السلام) خواهد بود

34-
قالَ (علیه السلام) : اما تَعْلَمُونَ انَّ الاْرْضَ لا تَخْلُو مِنْ حُجَّه إمّا ظاهِراً وَ إمّا مَغْمُوراً.([34]) 
فرمود: آگاه و متوجه باشید که در هیچ حالتی، زمین خالی از حجّت خداوند نخواهد بود، یا به طور ظاهر و آشکار; و یا به طور مخفی و پنهان

35-
قالَ (علیه السلام) : إذا اذِنَ اللهُ لَنا فِی الْقَوْلِ ظَهَرَ الْحَقُّ، وَ اضْمَحَلَّ الْباطِلُ، وَ انْحَسَرَ عَنْکُمْ.([35]) 
فرمود: چنانچه خداوند متعال اجازه سخن و بیان حقایق را به ما بدهد، حقانیّت آشکار می گردد و باطل نابود می شود و خفقان و مشکلات برطرف خواهد شد

36-
قالَ (علیه السلام) : وَ امّا وَجْهُ الاْنْتِفاعِ بی فی غَیْبَتی فَکَالاْنْتِفاعِ بِالشَّمْسِ إذا غَیَّبَها عَنِ الاْبْصارِ السَّحابُ.([36]) 
فرمود: چگونگی بهره گیری و استفاده از من در دوران غیبت همانند انتفاع از خورشید است در آن موقعی که به وسیله ابرها از چشم افراد ناپدید شود

37-
قالَ (علیه السلام) : وَاجْعَلُوا قَصْدَکُمْ إلَیْنا بِالْمَوَدَّهِ عَلَی السُّنَّهِ الْواضِحَهِ، فَقَدْ نَصَحْتُ لَکُمْ، وَ اللّهُ شاهِدٌ عَلَیَّ وَ عَلَیْکُمْ.([37]) 
فرمود: هدف و قصد خویش را نسبت به محبّت و دوستی ما - اهل بیت عصمت و طهارت - بر مبنای عمل به سنّت و اجراء احکام الهی قرار دهید، پس همانا که موعظ ها و سفارشات لازم را نموده ام; و خداوند متعال نسبت به همه ما و شما گواه می باشد

38-
قالَ (علیه السلام) : امّا ظُهُورُ الْفَرَجِ فَإنَّهُ إلَی اللهِ، وَ کَذَبَ الْوَقّاتُونَ.([38]) 
فرمود: زمان ظهور مربوط به اراده خداوند متعال می باشد و هرکس زمان آن را معیّن و معرّفی کند دروغ گفته است

39-
قالَ (علیه السلام) : اکْثِرُواالدُّعاءَ بِتَعْجیلِ الْفَرَجِ، فَإنَّ ذلِکَ فَرَجَکُمْ.([39]) 
فرمود: برای تعجیل ظهور من - در هر موقعیّت مناسبی - بسیار دعا کنید که در آن فرج و حلّ مشکلات شما خواهد بود

40-
دَفَعَ إلَیَّ دَفْتَراً فیهِ دُعاءُالْفَرَجِ وَ صَلاهٌ عَلَیْهِ، فَقالَ علیه السلام : فَبِهذا فَادْعُ.([40]) 
یکی از مومنین به نام ابومحمّد، حسن بن وجناء گوید: زیر ناودان طلا در حرم خانه خدا بودم که حضرت ولیّ عصر امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف را دیدم، دفتری را به من عنایت نمود که در آن دعای فرج و صلوات بر آن حضرت بود. سپس فرمود: به وسیله این نوشته ها بخوان و برای ظهور و فرج من دعا کن و بر من درود و تحیّت بفرست

پی نوشت ها :
[1]-
تفسیر عیّاشی: ج 1، ص 16، بحارالانوار: ج 89، ص 96، ح 58
[2] -
دعوات راوندی: ص 207، ح 563
[3] -
بحارالانوار: ح 2، ص 90، ح 13، و53، ص 181، س 3، وج 75، ص 380، ح 1
[4]-
بحارالانوار: ج 53، ص 178، ضمن ح 9
[5]-
بحارالانوار: ج 53، ص 163، س 16، ضمن ح 4
[6]-
بحارالانوار: ج 53، ص 179، ضمن ح 9
[7]-
بحارالانوار: ج 53، ص 191، ضمن ح 19
[8]-
بحارالانوار: ج 53، ص 193، ضمن ح 21
[9]-
الدّرّه الباهره: ص 47، س 17، بحارالانوار: ج 56، ص 181، س 18
[10]-
بحارالانوار: ج 53، ص 179، س 14، و ج 55، ص 41
[11]-
إکمال الدّین: ج 2، ص 510، بحارالانوار: ج 53، ص 191
[12]-
إکمال الدّین: ج 2، ص 484، بحارالانوار: ج 53، ص 180
[13]-
احتجاج: ج 2، ص 497، بحارالانوار: ج 53، ص 175
[14] -
مستدرک الوسائل: ج 2، ص 517، ح 2606
[15]-
مستدرک ج 5، ص 247، ح 5795
[16]-
غیبه طوسی: ص 177، وسائل الشّیعه: ج 28، ص 351، ح 39
[17]-
بحارالانوار: ج 53، ص 165، س 8، ضمن ح 4
[18]-
من لایحضره الفقیه: ج 2، ص 74، ح 317، وسائل الشّیعه: ج 10، ص 55، ح 12816
[19]-
إکمال الدّین: ص 430، ح 5، وسائل الشّیعه: ج 12، ص 89، ح 15717
[20]-
وسائل الشّیعه: ج 16، ص 242، ح 12، بحارالانوار: ج 53، ص 184، ح 13 و 14
[21]-
بحارالانوار: ج 53، ص 176، س 5، ضمن ح 7، به نقل از احتجاج
[22]-
وسائل الشّیعه: ج 21، ص 442، ح 27534
[23]-
وسائل الشّیعه: ج 6، ص 490، ح 3، بحارالانوار: ج 53، ص 161، ضمن ح 3
[24]-
الدّرّه الباهره: ص 48، س 3
[25]-
بحارالانوار: ج 52، ص 51، س 4، به نقل از غیبه نعمانی
[26]-
بحارالانوار: ج 53، ص 191، إکمال الدّین: ج 2، ص 511
[27]-
بحارالانوار: ج 53، ص 182، ضمن ح 11
[28]-
بحارالانوار: ج 53، ص 183، ضمن ح 11
[29]-
بحارالانوار: ج 53، ص 161، ضمن ح 3
[30]-
بحارالانوار: ج 56، ص 168، ضمن ح 4
[31]-
بحارالانوار: ج 55، ص 16و ضمن ح 13، و ص 86، ص 60، ح 20
[32]-
بحارالانوار: ج 52، ص 38، ضمن ح 28
[33]-
بحارالانوار: ج 50، ص 227، ح 1، به نقل از احتجاج
[34]-
بحارالانوار: ج 53، ص 191، س 5، ضمن ح 19
[35] -
بحارالانوار: ج 53، ص 196، س 12، ضمن ح 21
[36]-
بحارالانوار: ج 53، ص 181، س 21، ضمن ح 10
[37]-
بحارالانوار: ج 53، ص 179، س 16، ضمن ح 9
[38]-
بحارالانوار: ج 53، ص 181، س 1، ضمن ح 10
[39]-
بحارالانوار: ج 53، ص 181، س 23، ضمن ح 10
[40]-
إکمال الدّین شیخ صدوق: ص 443، ح 17، بحارالانوار: ج 52، ص 31، ضمن ح 27.
 

فاوا پایگاه بسیج شهید صادقی آذرخواران

چهل حدیث از امیرمؤمنان حضرت علی (علیه السلام)

1. یا اَسْرَى الرَّغْبَةِ، اَقْصِرُوا، فَاِنَّ الْمُعَرِّجَ عَلَى الدُّنْیا لایَرُوعُهُ مِنْها اِلاّ صَریفُ اَنْیابِ الْحِدْثانِ. اَیُّهَا النّاسُ، تَوَلَّوْا مِنْ اَنْفُسِکُمْ تَأْدیبَها، وَ اعْدِلُوا  عَنْ ضَراوَةِ عاداتِها
اى اسیران هوا و هوس، آرزوها را کوتاه کنید، زیرا مردم دلبسته به دنیا را، جز صداى دندان هاى حوادث، از این دنیا نمى ترساند، اى مردم، خودتان عهده دار ادب کردن خود شوید، و نفس را از جرأت بر عادات هلاک کننده بازگردانید.

 2. وَ مَنْ نَظَرَ فى عُیُوبِ النّاسِ فَاَنْکَرَها ثُمَّ رَضِیَها لِنَفْسِهِ فَذاکَ الاَْحْمَقُ  بِعَیْنِهِ
آن که عیوب مردم را بنگرد و آن را ناپسند داند سپس براى خود روا داند احمق واقعى است.

3. اِذا وَصَلَتْ اِلَیْکُمْ اَطْرافُ النِّعَمِ، فَلاتُنَفِّرُوا اَقْصاها بِقِلَّةِ الشُّکْرِ
زمانى که مقدمات نعمت ها به شما رسید، نهایت آن را با کم شکری از خود مرانید.

4. وَالْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ، فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَیْرِ
فرصت به مانند ابر گذرا مى گذرد، پس فرصت هاى نیک را غنیمت دانید.

5. لِسانُ الْعاقِلِ وَراءَ قَلْبِهِ، وَ قَلْبُ الأحْمَقِ وَراءَ لِسانِهِ
زبان عاقل در پسِ قلب او، و دل نادان پشت زبان اوست.

6. قَدْرُ الرَّجُلِ عَلى قَدْرِ هِمَّتِهِ، وَ صِدْقُهُ عَلى قَدْرِ مُرُوَّتِهِ، وَ شَجاعَتُهُ عَلى قَدْرِ اَنَفَتِهِ، وَ عِفَّتُهُ عَلى قَـدْرِ غیرَتِـهِ
اندازه مرد به اندازه همت او، و صداقتش به مقدار جوانمردى او، و دلیریش به اندازه عار داشتنش از کار زشت، و پاکدامنیش به میزان غیرت اوست.

7. لاغِنى کَالْعَقْلِ، وَ لافَقْرَ کَالْجَهْلِ،  وَلامیراثَ کَالاَْدَبِ، وَلاظَهیرَ کَالْمُشاوَرَةِ
ثروتى چون عقل، و فقرى چون جهل،  و میراثى چون ادب، و پشتیبانى همچون مشورت نیست.

8. الْقَناعَةُ مالٌ لایَنْفَدُ
قناعت گنجى است که تمام نمى شود.

9. اللِّسانُ سَبُعٌ، اِنْ خُلِّىَ عَنْهُ عَقَرَ
زبان درنده اى است، که اگر آزادش گذارند بگزد.

10. اَهْلُ الدُّنْیا کَرَکْب یُسارُ بِهِمْ وَ هُمْ نِیامٌ
اهل دنیا چون کاروانى هستند که آنان را مى برند در حالى که درخوابند.

11. لایَرْجُوَنَّ اَحَدٌ مِنْکُمْ اِلاّ رَبَّهُ، وَ لایَخافَنَّ اِلاّ ذَنْبَهُ، وَ لایَسْتَحِیَنَّ اَحَدٌ مِنْکُمْ اِذا سُئِل عَمّا لایَعْلَمُ اَنْ یَقُولَ لااَعْلَمُ، وَ لایَسْتَحِیَنَّ اَحَدٌ اِذا لَمْ یَعْلَمِ الشَّىْءَ اَنْ یَتَعَلَّمَهُ
احدى از شما جز به پروردگارش امید نبندد، و جز از گناهش وحشت نکند، و از اعلامِ «نمى دانم» به وقت پرسش شدن از چیزى که نمى داند حیا نکند، و از آموختن علمى که دارا نیست شرم ننماید.

12. عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ، فَاِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الاْیمانِ کَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ، وَ لاخَیْرَ فى جَسَد لارَأْسَ مَعَهُ، وَ لا فى إیمانَ لاصَبْرَ مَعَهُ
بر شما باد به شکیبایى، چه اینکه شکیبایى نسبت به ایمان به منزله سر نسبت به بدن است؛ در بدنى که سر  نیست، و در ایمانى که شکیبایى نباشد خیرى نیست.

13. مَنْ اَصْلَحَ ما بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللّهِ، اَصْلَح اللّهُ ما بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النّاسِ وَ مَنْ اَصْلَحَ اَمْرَ آخِرَتِهِ، اَصْلَحَ  اللّهُ لَهُ اَمْرَ دُنْیاهُ
هر کس آنچه را میان او و خداست اصلاح نماید، خداوند آنچه را بین او و مردم است اصلاح کند و هر کس کار آخرتش را به اصلاح آورد، خداوند کار دنیایش را اصلاح کند.

14. لایَقُولَنَّ اَحَدُکُمْ: «اللَّهُمَّ اِنّى اَعُوذُ بِکَ مِنَ الْفِتْنَةِ» لاَِنَّهُ لَیْسَ اَحَدٌ اِلاّ وَ هُو مُشْتَمِلٌ عَلى فِتْنَة وَلکِنْ مَنِ اسْتَعاذَ فَلْیَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلاّتِ الْفِتَن
کسى از شما نگوید: «الهى، از امتحان به تو پناه مى برم» چه اینکه کسى نیست مگر اینکه مشمول امتحان است، اما اگر کسى خواست از خدا پناه جوید باید از فتنه هاى گمراه کننده پناه جوید.

15. لایَتْرُکُ النّاسُ شَیْئاً مِنْ اَمْرِ دینِهِمْ لاِسْتِصْلاحِ دُنْیاهُمْ، اِلاّ فَتَحَ اللّهُ عَلَیْهِمْ ما هُوَ اَضَرُّ مِنْهُ
مردم چیزى از برنامه دینشان را براى بهبود دنیایشان ترک نمى کنند، مگر آنکه خداوند زیانبارتر از آن را در کف دستشان مى نهد.

16. اِضاعَةُ الْفُرْصَةِ غُصَّةٌ
تباه نمودن فرصت اندوه است.

17. اِنَّ لِلّهِ مَلَکاً یُنادى فى کُلِّ یَوْم: لِدُوا لِلْمَوْتِ، وَ اجْمَعُوا لِلْفَناءِ، وَ ابْنُوا لِلْخَرابِ
خدا را فرشته اى است که هر روز فریاد می زند: بزایید براى مردن، و گردآورید براى نابود شدن، و بنا کنید براى خراب گشتن.

18. الدُّنْیا دارُ مَمَرٍّ لا دارُ مَقَرٍّ
دنیا خانه گذر است نه جاى ماندن.

19. سُوسُوا ایمانَکُمْ بِالصَّدَقَةِ، وَ حَصِّنُوا اَمْوالَکُمْ بِالزَّکاةِ، وَ ادْفَعُوا اَمْواجَ الْبَلاءِ بِالدُّعاءِ
ایمان خود را با صدقه، اموالتان را با زکات حفظ کنید، و امواج بلا را با دعا برانید.

20. هَلَکَ امْرُؤٌ لَمْ یَعْرِفْ قَدْرَهُ
انسانى که اندازه خود را نشناخت هلاک شد.

21. مَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَواضِعَ التُّهَمَةِ فَلایَلُومَنَّ مَنْ أَساءَ بِهِ الظَّنَّ
هر کس خود را در مواضع تهمت قرار دهد نباید بدگمان بـه خـویـش را سـرزنـش نمـایـد.

22. الرَّحیلُ وَشیکٌ
کوچ کردن از دنیا به آخرت نزدیک است.

23. مَنْ حاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ، وَ مَنْ غَفَلَ  عَنْها خَسِرَ
کسى که خود را محاسبه کرد سود برد، و هر که از خود بى خبر ماند زیان دید.

24. فى تَقَلُّبِ الاَْحْوالِ عِلْمُ جَواهِرِ الرِّجالِ
در دگرگونى های روزگارجوهره هاى افراد شناخته شود.

25. اَحْبِبْ حَبیبَکَ هَوْناًمّا، عَسى اَنْ یَکُونَ بَغیضَکَ یَوْماًمّا، وَ اَبْغِضْ بَغیضَکَ هَوْناً مّا، عَسى اَنْ یَکُونَ حَبیبَکَ یَوْماًمّا
دوستت را به اندازه دوست دار شاید روزى دشمنت شود، و دشمنت را به اندازه دشمن دار شاید روزى دوسـتـت گــردد.

26. قَلیلٌ تَدُومُ عَلَیْهِ اَرْجى مِنْ کَثیر مَمْلُـول مِنْـهُ
اندک کارى که بر آن مداومت کنى امیدبخش تر است از کار زیادى که از آن خسته شوى.

27. اِذا اَضَرَّتِ النَّوافِلُ بِالْفَرائِضِ فَارْفُضُوها
زمانى که مستحبّات به واجبات زیان بزند مستحبات را رها کنید.

28. مَنْ تَذَکَّرَ بُعْدَ السَّفَرِ اسْتَعَدَّ
آن که دورى سفر (قیامت) را به یاد آرد، براى آن آماده شود.

29. ما اَکْثَرَ الْعِبَرَ وَ اَقَلَّ الاِْعْتِبارَ!
چه فراوان است عبرت ها، و چه اندک اند عبرت گیران!

30. فِى الْقُرْآنِ نَبَاُ ما قَبْلَکُمْ، وَ خَبَرُ  ما بَعْدَکُمْ، وَ حُکْمُ ما بَیْنَکُمْ
خبر آنچه پیش از شما و بعد از شماست، و نیز دستور زندگى شما در قرآن است.

31. اِتَّقُوا مَعاصِىَ اللّهِ فِى الْخَلَواتِ،  فَاِنَّ الشّاهِدَ هُوَ الْحاکِمُ
از نافرمانى خدا در خلوت ها پروا کنید، که بیننده همان حاکم است.

32. ماءُ وَجْهِکَ جامِدٌ یُقْطِرُهُ السُّؤالُ، فَانْظُرْ عِنْـدَ مَـنْ تُقْطِـرُهُ
آبرویت جامد است، اظهار حاجت آن را آب می کند و مى ریزد، توجه کن آن را نزد چه کسى مى ریزى.

33. اَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهانَ بِهِ صاحِبُهُ
سخت ترین گناهان گناهى است که گنهکار آن را ناچیز بشمارد.

34. مَنْ نَظَرَ فى عَیْبِ نَفْسِهِ اشْتَغَلَ عَنْ عَیْبِ غَیْرِهِ
آن که در عیب خود نظر کند از نظر در عیب دیگران بازماند.

35. مَنْ کَثُرَ کَلامُهُ کَثُرَ خَطَأُهُ، وَ مَنْ کَثُرَ خَطَأُهُ  قَلَّ حَیاؤُهُ، وَ مَنْ قَلَّ حَیاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ، وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ  ماتَ قَلْبُهُ، وَ مَنْ ماتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النّارَ
هرکه گفتارش فراوان شد خطایش فزونى گرفت، و هرکه خطایش بسیار گشت حیایش اندک شد، و هر که حیایش اندک شد پارساییش کم شد، و هر که پارساییش کم شد دلش مرد، و هرکه دلش بمیرد وارد آتش شود.

36. اِعْجَبُوا لِهذَا الاِْنْسانِ، یَنْظُرُ بِشَحْم، وَ یَتَکَلَّمُ بِلَحْم، وَ یَسْمَعُ بِعَظْم، وَ یَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْم
از این انسان شگفت زده شوید که با پیه اى مى بیند، با گوشتى مى گوید، با اسـتخوانى مى شـنود، و از حفره اى تنفس مى کنـد.

37. اَکْبَرُ الْعَیْبِ اَنْ تَعیبَ ما فیکَ مِثْلُهُ
بزرگترین عیب آن است که صفتى را عیب دانى که مانند آن در خودت باشد.

38. الْکَلامُ فى وَثاقِکَ مالَمْ تَتَکَلَّمْ بِهِ، فَاِذا تَکَلَّمْتَ بِهِ صِرْتَ فى وَثاقِهِ، فَاخْزُنْ لِسانَکَ کَما تَخْزُنُ ذَهَبَکَ وَ وَرِقَکَ، فَرُبَّ کَلِمَة سَلَبَتْ نِعْمَةً، وَجَلَبَتْ نِـقْـمَـةً
سخن را تا نگفته اى در بند توست و چون گفتى تو در بند آنى، پس زبانت را چون طلا و نقره ات حفظ کن، چه بسا یک کلمه نعمتى را از بین برده و عذابى را پیش آورد.

39. لاتَقُلْ مالاتَعْلَمُ، بَلْ لاتَقُلْ کُلَّ ما تَعْلَمُ، فَاِنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ قَدْ فَرَضَ عَلى جَوارِحِکَ کُلِّها فَرائِضَ یَحْتَجُّ بِها عَلَیْکَ یَوْمَ الْقِیامَةِ
آنچه را نمى دانى مگو، بلکه هرچه را هم مى دانى به زبان نیاور، که خداوند پاک برنامه هایى را بر اندامت واجب نموده که در قیامت به همان ها بر تو احتجاج خواهد کرد.

40. مَنْ طَلَبَ شَیْئاً نالَهُ اَوْ بَعْضَهُ
هر که جوینده چیزى باشد، به تمام آن یا به قسمتى از آن مى رسد.

منبع: نهج البلاغه، کلمات قصار، ترجمه استاد محترم حجت الاسلام و المسلمین انصاریان

فاوا پایگاه بسیج شهید صادقی آذرخواران

چهل حدیث از امام رضا(ع)

1 - سه ویژگی برجسته مومن

لایکـون المـومـن مـومنـا حتـى تکـون فیه ثلاث خصـال:1ـ سنه من ربه. 2ـ وسنه من نبیه.
3ـ و سنه من ولیه. فـاما السنه مـن ربه فکتمان سـره. و امـا السنه من نبیه فمـداراه الناس . و امـا السنه مـن ولیه فـاصبـر فـى البـاسـاء و الضـراء.(1)

مـومـن , مـومـن واقعى نیست, مگـر آن که سه خصلت در او بـاشــد:سنتـى از پـروردگـارش و سنتـى از پیـامبـرش و سنتـى از امـامـش. اما سنت پروردگارش , پـوشاندن راز خود است, اما سنت پیغمبرش , مدارا و نرم رفتارى با مردم است, اما سنت امامـش صبر کردن در زمان تنگدستـى و پریشان حالى است.


2 - پاداش نیکی پنهانی و سرای افشا کننده بدی

الـمستتر بـالـحسنه یـعـدل سبعین حسنه, و المذیع بالسیئه مخذول, و المستتر بالسیئه مغفور له.(2)
پنهان کننده,کار نیک (پاداشش) برابر هفتاد حسنه است, و آشکار کننده کار بد سـر افکنـده است, و پنهان کننـده کـار بـد آمـرزیـده است.

3 - نظافت

من اخلاق الانبیاء التنظف.(3)

از اخلاق پیـامبـران, نظافت و پـاکیزگــى است.

4 - امین و امین نما

لـم یخنک الامیـن و لکـن ائتمنت الخــائن.(4)

امین به تو خیانت نکرده(و نمى کند) و لیکن (تو) خائن را امین تصور نموده اى.

5 – مقام برادر بزرگتر

الاخ الاکبر بمزله الاب.(5)

برادر بزرگتر به منزله پدر است.

6 – دوست و دشمن هر کس

صدیق کل امرء عقله و عدوه جهله.(6)

دوست هرکس عقل او, و دشمنش جهل اوست.

7 – دوستی با مردم

التودد الى الناس نصف العقل.(7)

دوستى با مردم, نیمى از عقل است.

8 – بدی قیل و قال

ان الله یبغض القیل والقـال واضـاعه المـال و کثـره السـوال.(8)

به درستى که خداوند,داد وفریاد وتلف کردن مال و پرخواهشى را دوشمن مى دارد.

9 – ویژگیهای دهگانه عاقل

لا یتـم عقل امـرء مسلـم حتـى تکون فیه عشر خصـال : الخیــر منـه مـامــول. و الشر منه مامـون. یستکثر قلیل الخیر من غیره, و یستقل کثیر الخیر مـن نفسه. لا یسام من طلب الخـوائج الیه, و لا یمل مـن طلب العلـم طول دهره. الفقرفى الله احب الیه من الغنى و الذل فى الله احب الیه مـن العز فى عدوه. و الخمـول اشهى الیه من الشهره.ثـم قال (ع) العاشره و ما العاشره؟ قیل له: ما هى؟ قال(ع): لایرى احدا الا قال: هو خیر منى و اتقى.(9)

عقل شخص مسلمـان تمـام نیست, مگر ایـن که ده خصلت را دارا بـاشـد: 1ـ از او امید خیر باشد.
2ـ از بدى او در امان باشند. 3ـ خیر اندک دیگرى را بسیار شمارد. 4ـ خیر بسیار خود را اندک شمارد.
5ـ هـر چه حـاجت از او خـواهنـد دلتنگ نشـود. 6ـ در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود.
7ـ فقـر در راه خـدایـش از تـوانگـرى محبـوبتـر بـاشــد.8ـ خـوارى در راه خـدایـش از عزت بـا دشمنـش محبـوبتـر بـاشــد. 9ـ گمنـامـى را از پـر نـامـى خـواهـانتـر بـاشـد. 10ـ سپس فـرمـود: دهمى چیست و چیست دهمى ؟ به او گفته شـد: چیست؟ فـرمـود: احـدى را ننگـرد جز ایـن که بگـویـد او از مـن بهتـر و پـرهیز کـارتـــر است.

10 – نشانه سفله

سئل الـرضـا (ع) عن السفله فقـال (ع):من کان له شىء یلهیه عن الله.(10)

از امام رضا(ع) سوال شد: سفله کیست؟ فـرمـود: آن که چیزى دارد که از (یـاد) خـدا بـازش دارد.

11 – ایمان ، تقوا و یقین

ان الایمان افضل من الاسلام بدرجه, والتقـوى افضـل مـن الایمان بدرجه و لم یعط بنوا آدم افضل من الیقین.(11)
ایمان یک درجه بالاتر از اسلام است, و تقوا یک درجه بالاتر از ایمان است و به فـرزنـد آدم چیزى بـالاتـر از یقیـن داده نشده است.

12 – میهمانی ازدواج

مـن السنه اطعام الطعام عند التزویج.(12)

اطعام و میهمـانـى کـردن بـراى ازدواج از سنت است.

13 – صله رحم با کمترین چیز

صل رحمک و لـو بشربه من ماء و افضل مـا توصل به الـرحـم کف الاذى عنها.(13)

پیوند خـویشـاوندى را بر قرار کنید گر چه با جرعه آبى باشد, وبهترین پیوند خـویشـاونـدى ,خـود دارى از آزار خـویشـاونـدان است.

14 – سلاح پیامبران

عن الـرضـا(ع) انه کـان یقـول لاصحـابه: علیکم بسلاح الانبیاء فقیل: و ما سلاح الانبیاء؟ قال: الدعاء.(14)
حضـرت رضا (ع) همیشه به اصحاب خـود مـى فـرمود: بر شما باد اسلحه پیامبران, گفته شـد : اسلحه پیـامبـران چیست؟ فـرمـود: دعا.

15 – نشانه های فهم

ان من علامات الفقه: الحلم و العلم , و الصمت باب من ابواب الحکمه ان الصمت یکسب المحبه, انه دلیل على کل خیر.(15)

از نشانه هاى دیـن فهمـى, حلـم و علم است, و خاموشى درى از درهاى حکمت است. خـامـوشـى و سکـوت, دوستـىآور و راهنمـاى هـر کـار خیرى است.

16 – گوشه گیری و سکوت

یاتـى علـى الناس زمـان تکون العافیه فیه عشره اجزاء: تشعه منها فى اعتزال الناس و واحد فى الصمت.(16)
زمانى بر مردم خواهدآمد که درآن عافیت ده جزءاست که نه جزء آن درکناره گیرى از مردم و یک جزء آن در خاموشى است.

17 – حقیقت توکل

سئل الـرضـا(ع) : عن حـد التـوکل؟ فقـال(ع): ان لاتخـاف احـدا الاالله. (17)

از امام رضا (ع) از حقیقت تـوکل سـوال شـد. فرمـود: این که جز خدا از کسـى نترسى.

18 – بدترین مردم

ان شـر النـاس مـن منع رفـده و اکل وحـده و جلـد عبـده.(18)

به راستـى که بـدترین مردم کسى است ک یارىاش را (از مردم) باز دارد و تنها بخورد و زیر دستش را بزند.

19 – زمامداران را وفایی نیست

لیـس لبخیل راحه, و لا لحسـود لذه و لا لملـوک وفـاء ولا لکذوب مــروه.(19)

بخیل را آسایشى نیست و حسود راخوشى و لذتى نیست و زمامدار را وفایى نیست و دروغگو را مروت و مردانگى نیست .

20 – دست بوسی نه

لا یقبل الـرجل یـد الـرجل , فـان قبله یـده کـالصلاه له.(20)

کسى دست کسى را نمى بوسد, زیرا بوسیدن دست او مانند نماز خواندن براى اوست

21 – حسن ظن به خدا

احسـن الظن بالل, فان من حسـن ظنه بالله کان عنـد ظنه و من رضى بالقلیل من الرزق قبل منه الیسیر من العمل.و من رضى بالیسیر من الحلال خفت موونته و نعم اهله و بصره الله دار الدنـیا و دواءهـا واخـرجه منها سـالما الى دارالسلام.(21)

به خداوند خوشبین باش, زیرا هر که به خدا خوشبین باشد, خدابا گمان خـوش او همراه است, و هر که به رزق و روزى اندک خشنود باشد, خـداوند به کردار اندک او خشنود باشد , و هر که به اندک از روزى حلال خشنود باشـد, بارش سبک و خانـواده اش در نعمت باشد و خـداوند او را به دنیا و دوایـش بینا سازد و او را از دنیا به سلامت به دارالسلام بهشت رساند.

22 – ارکان ایمان

الایمان اربعه ارکان: التـوکل على الله, و الرضا بقضاء الله و التسلیم لامـر الله, والتفویض الى الله.(22)
ایمان چهار رکن دارد: 1ـ توکل برخدا 2ـ رضا به قضاى خدا 3ـ تسلیم به امر خدا 4ـ واگذاشتن کار به خدا.

23 – بهترین بندگان خدا

سئل علیه السلام عن خیـار العبـاد؟ فقــال(ع): الذیـن اذا احسنوا استبشروا, و اذا اساووا استغفروا و اذا اعطوا شکـروا, و اذا ابتلو صبروا, و اذا غضبوا عفوا.(23)

از امام رضـا(ع) دربـاره بهتـریـن بنـدگـان سـوال شـد. فـرمـود: آنان که هر گاه نیکـى کنند خـوشحال شوند, و هرگاه بدى کنند آمرزش خـواهند, و هر گاه عطا شـوند شکر گزارند و هر گاه بلا بینند صبر کنند, وهر گاه خشم کنند در گذرند.

24 – تحقیر فقیر

مـن لقى فقیـرا مسلما فسلم علیه خلاف سلامه على الاغنیاء لقى الله عزوجل یـوم القیامه وهو علیه غضبان.(24)
کسى که فقیر مسلمان را ملاقات نماید و بر خلاف سلام کردنش بر اغنیا بر او سلام کنـد, در روز قیامت در حالـى خـدا را ملاقات نمایـد که بـر او خشمگیـن بـاشـد.

25 – عیش دنیا

سئل الامام الرضا(ع): عن عیش الدنیا؟ فقال: سعه المنزل و کثره المحبین.(25)

از حضـرت امـام رضا (ع): دربـاره خـوشـى در دنیـا سـوال شـد. فـرمـــــود: وسعت منزل وزیادى دوستان.

26 – آثار زیانبار حاکمان ظالم

اذا کذب الولاه حبس المطر, و اذا جار السلطان هانت الدوله,واذا حسبت الزکوه ماتت المواشى.(26)

زمانـى که حاکمان دروغ بگویند باران نبارد, و چون زمامدار ستم ورزد, دولت, خـوار گردد. و اگر زکات امـوال داده نشود چهار پایان از بین روند.

27 – رفع اندوه از مومن

مـن فـرج عن مـومـن فـرج الله عن قلبه یـوم القیمه.(27)

هر کس اندوه و مشکلى را از مومنى بر طرف نماید خداوند در روز قیامت انـدوه را از قلبش بر طرف سازد.

28 – بهترین اعمال بعداز واجبات

لیـس شـىء مـن الاعمـال عنـد الله عزوجل بعدالفـرائض افضل من ادخـال السرور على المومن.(28)

بعد از انجام و اجبات, کارى بهتر از ایجاد خـوشحالى براى مومن, نزد خداوند بزرگ نیست.

29 – سه چیز وابسته به سه چیز

ثلاثه موکل بها ثلاثه: تحامل الایام على دوى الادوات الکامله واستیلاء الحـرمان علـى المتقـدم فى صنعته, و معاداه العوام على اهل المعرفه. (29)

سه چیز وابسته به سه چیز است:1ـ سختـى روزگـار بـر کسـى که ابزار کـافـى دارد, 2ـ محـرومیت زیـاد بـراى کسـى که در صنعت عقب مـانـده بـاشـد, 3ـ و دشمنى مردم عوام با اهل معرفت.

30 – میانه روی و احسان

علیکم بالقصد فى الغنى و الفقر, و البر من القلیل و الکثیر فان الله تبارک و تعالـى یعظم شقه التـمره حتـى یـاتـى یـوم القیمه کجبل احـد. (30)

بر شما باد به میانه روى در فقـر و ثروت, ونیکى کردن چه کم و چه زیاد, زیرا خـداوند متعال در روز قیامت یک نصفه خرما را چنان بزرگ نمایـد که ماننـد کـوه احد باشد.

31 – دیدار و اظهار دوستی با هم

تزاوروا تحـابـوا و تصـافحـوا و لا تحـاشمـوا.(31)

به دیدن یکدیگر روید تا یکدیگر را دوست داشته باشیدو دست یکدیگر رابفشارید و به هم خشم نگیرید.

32 – راز پوشی در کارها

علیکـم فى امورکـم بالکتمان فـى امور الدین و الدنیا فانه روى (( ان الاذاعه کفر)) و روى (المذیع و القاتل شریکان) و روى (ما تکتمه مـن عدوک فلا یقف علیه ولیک).(32)

بـر شمـا بـاد به راز پـوشـى در کـارهـاتـان در امـور دیـن و دنیـا. روایت شده که (افشاگرى کفر است) و روایت شده (( کسى که افشاى اسرار مـى کند با قاتل شـریک است)) و روایت شـده که (( هر چه از دشمن پنهان می داری ، دوست تو هم بر آن آگاهی نیابد)).که (( هـر چه از دشمـن پنهان مـى دارى, دوست توهم بر آن آگاهى نیابد)).

33ـ پیمان شکنى و حیله گرى

لا یعدم المـرء دائره السـوء مع نکث الصفقه , و لا یعدم تعجیل العقــوبه مع ادراء البغى.(33)

آدمى نمى تـواند از گردابهاى گرفتارى با پیمان شکنى رهایى یابد, و از چنگال عقـوبت رهـایـى نـدارد کسـى که بـا حیله به ستمگـرى مـى پــردازد.

34ـ برخورد مناسب با چهار گروه

اصحب السلطان بـالحذر, و الصـدیق بـالتـواضع,والعدو بـالتحـــرز و العامه بالبشـر.(34)

با سلطان و زمامـدار با تـرس و احتیاط همراهى کن , وبا دوست با تواضع و با دشمـن بـا احتیـاط, و بـا مـردم بـا روى خـوش .

35ـ رضایت به رزق اندک

من رضى عن الله تعالى بالقلیل من الرزق رضى الله منه بالقلیل من العمل(35)

هر کـس به رزق و روزى کم از خدا راضى باشد, خداونداز عمل کم او راضى باشد.

36ـ عقل و ادب

العقل حباء مـن الله,والادب کلفه فمن تکلف الادب قدر علیه, و مـن تکلف العقل لـم یزدد بذلک الا جهلا.(36)
عقل , عطیه و بخششى است از جانب خدا, و ادب داشتن, تحمل یک مشقت است, و هر کـس با زحمت ادب را نگهدارد, قادر بر آن مى شود, اما هر که به زحمت بخواهد عقل را به دست آورد جز بـرجهل او افزوده نمـى شود.

37ـ پاداش تلاشگر

ان الذى یطلب من فضل یکف به عیاله اعظم اجرا من المجاهد فى سبیل الله.(37) به راستى کسى که در پى افزایش رزق و روزى است تا با آن خانواده خود رااداره کنـد, پـاداشـش از مجـاهـد در راه خـدا بیشتر است.

38ـ به پنج کس امید نداشته باش

خمـس مـن لـم تکـن فیه فلاتـرجـوه لشـىء مـن الـدنیـا و الاخـره: من لم تعرف الوثاقه فى ارومته,و الکرم فى طباعه, والرصانه فى خلقه, والنبل فى نفسه و لمخافه لربه .(38)

پنج چیز است که در هر کس نباشد امید چیزى از دنیا و آخرت به او نداشته باش: 1ـ کسى که درنهادش اعتماد نبینى. 2ـ و کسى که در سرشتـش کرم نیابـى, 3ـ و کسـى که در آفرینشـش استـوارى نبینى, 4ـ و کسى که در نفسش نجابت نیابى,
5ـ و کسى که از خدایش ترسناک نباشد.

39ـ پیروزى عفو و گذشت

مـا التقت فئتـان قط الا نصـر اعظمهمـا عفـوا.(39)

گروه با هم رو به رو نمى شوند , مگر این که نصرت و پیروزى با گروهى است که عفو و بخشش بیشترى داشته باشد.

40ـ عمل صالح و دوستى آل محمد

لاتدعوا العمـل الصالـح و الاجتهاد : فى العباده اتکالا على حب آل محمد (ص) و لا تدعوا حب آل محمـد(ص) لامرهـم اتکـالا علـى العبـاده فـانـه لایقـبل احـدهـمـا دون الاخر.(40)

مبادا اعمال نیک را به اتکاى دوستى آل محمد(ص) رها کنید , مبادا دوستى آل محمد(ص) را به اتکاى اعمال صالح از دست بدهید, زیرا هیچ کدام از ایـن دو , به تنهایى پذیرفته نمى شود.

فاوا پایگاه بسیج شهید صادقی آذرخواران